جدول جو
جدول جو

معنی پوسه کلا - جستجوی لغت در جدول جو

پوسه کلا
کلاه پوستی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مَ)
نام دیهی از توابع آمل مازندران. (مازندران و استراباد تألیف رابینو ص 114). دهی است از دهستان دشت سر بخش مرکزی شهرستان آمل در 4 هزارگزی خاور آمل. دشت و معتدل و مرطوب و مالاریائی با 16 تن سکنه. آب آن از رود خانه هراز. محصول آنجا برنج و حبوبات و صیفی. شغل اهالی زراعت. راه آن مالرو است. این ده از دو محل بالا و پائین تشکیل شده است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(پَ نَ کَ)
دهی از دهستان گلیجان رستاق بخش مرکزی شهرستان ساری، واقع در 13 هزارگزی جنوب خاوری ساری و 2 هزارگزی باختر راه عمومی ساری به دودانگه. کوهستان جنگلی، معتدل، مرطوب، مالاریائی. دارای 1300 تن سکنه. آب آن از رود تجن و چشمه، محصول آنجا برنج و پنبه و غلات و عسل و میوه جات و شغل اهالی زراعت و گله داری، صنایع دستی زنان بافتن پارچه های نخی. راه مالرو است. گله داران تابستان به ییلاق سوادکوه میروند. دبستانی دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3). پهن کلا. (سفرنامۀ رابینو ص 121 بخش انگلیسی)
لغت نامه دهخدا
(چَ کَ)
نام موضعی به فرح آباد مازندران. (سفرنامۀ رابینو ص 120 بخش انگلیسی)
لغت نامه دهخدا
(سِ کَ لِ)
دهی از دهستان ماسوله است که در بخش مرکزی شهرستان فومن واقع است و 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دهی از بخش بندپی شهرستان بابل، واقع در 26 هزارگزی جنوب بابل. دشت، معتدل، مرطوب، مالاریائی. دارای 640 تن سکنه. آب آن از سجادرود و چشمه. محصول آنجا برنج و غلات. شغل اهالی زراعت و راه مالرو است و عده ای از سکنه تابستان به ییلاق بندپی میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
اسم و اتباع کوزه، کوزه های جورواجور
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع قره طغان بهشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
کلاه زینتی که زنان به سر گذارند و با پولک ها و سکه های کوچک
فرهنگ گویش مازندرانی
روستایی از توابع کلیجان رستاق ساری، پهنه کلا
فرهنگ گویش مازندرانی
ظرفی سفالین که در آن شیر ریخته و ماست بندند
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان کلیجان رستاق ساری
فرهنگ گویش مازندرانی
روستایی از دهستان جلال ازرک جنوبی بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان بندپی بابل، کلاه پوستی
فرهنگ گویش مازندرانی
کلاه پوستی
فرهنگ گویش مازندرانی
کلاهی که از پوست پشم دار گوسفند تهیه کنند و بیشتر مورد استفاده.، کلاه پوستی
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دشت سر آمل
فرهنگ گویش مازندرانی